Web Analytics Made Easy - Statcounter

همان‌طور که در اوکراین عدم اقبال از شاخه سیاسی گردان آزوف باعث شد تا این گروهک خاصیت تروریستی پیدا کند؛ در تهران نیز برخی القائات خارجی این افراد را به‌سوی اقدامات خشونت‌زا سوق داده است!

سرویس سیاست مشرق- ماه می سال ۲۰۱۴ با آغاز بحران سیاسی در اوکراین یک گروه شبه‌نظامی با خاصیت میلیشیایی در بندر ماریوپول و کنار دریای آزوف اعلام موجودیت می‌کند، این گروه خود را یک جریان ملی‌گرا خوانده با گرایشات نازیستی خوانده و روسیه را دشمن شماره یک خود معرفی می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن روزها رسانه‌ها روی این گروهک رادیکال و خشونت‌طلب نام «گردان آزوف» را گذاشته و به‌شدت آن را وایرال می‌کند.

چند ماه بعد، یعنی در نوامبر ۲۰۱۴، این گروه شبه‌نظامی رسماً بخشی از گارد ملی اوکراین شده و اعلام می‌کند که تحت نظارت وزارت کشور عمل می‌کند. این ادغام باعث شد تا این گروه خشن کمتر از گذشته بر سر زبان‌ها باشد؛ اما در جریان جنگ روسیه با اوکراین بار دیگر گردان آزوف سر از گور برآورده و با هدایت رسانه‌ای غرب نقش منجی را برای مردم اوکراین بازی می‌کند!

جالب آنکه گردان آزوف به‌روشنی و بدون تعارف سیاسی هویت راست افراطی دارد و حتی نئونازی‌ها در آن حضوری علنی دارند. سخنگوی رسمی این گروه در سال ۲۰۱۵ گفته بود که ۱۰ تا ۲۰ درصد از اعضای آزوف خود را نازی می‌دانند. این گروه در برخی عملیات‌های خود گاه از نمادهایی همچون «خورشید سیاه» استفاده می‌کند که متعلق به نازی‌ها است. این نماد را هاینریش هیملر، از سران آلمان نازی، طراحی کرده بوده است.

آندری بیلتسکی، بنیان‌گذار این گروه، از رهبران بنام جریان‌های راست افراطی در اوکراین است که سابقه حمله به اقلیت‌های کشور را نیز دارد. او در سال ۲۰۱۰ گفته بود که هدف ملی اوکراین باید رهبری نژادهای سفیدپوست جهان در جنگ صلیبی نهایی علیه نژادهای پست تحت رهبری سامی‌ها باشد.

شاخه‌های خشونت زا باهم متحد می‌شوند!

این گروه افراطی و شبه‌نظامی آن‌قدر مواضع دست راستی گرفته بود که روی کانا نماینده کنگره طرحی را مطرح کرده بود که هرگونه کمک مالی یا تسلیحاتی به این گروهک ممنوع شود، اما در جریان جنگ اوکراین این طرح کنار گذاشته‌شده و ناتو به‌صورت رسمی از آن حمایت می‌کرد. طبق آخرین برآوردها این گردان چیزی در حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نیروی رسمی دارد، جالب‌توجه آنکه این گروهک شبه‌نظامی یک شاخه سیاسی با عنوان سووبودا نیز داشته که در آخرین انتخابات پارلمانی در اوکراین به دو درصد آراء مردم نیز نرسیده و حتی نتوانست یک کرسی مجلس را نیز به دست آورد.

 شاخه سیاسی گردان آزوف به دلیل نفرت پراکنی شدید، فحاشی، اقدامات رادیکال خیابانی چون زدوخورد با مردم عادی و نیروهای پلیس؛ اقدامات ضد فرهنگی چون ترویج برهنگی و اقدامات سکسیستی و خارج عرف هیچ محبوبیتی میان مردم اوکراین نداشته اما به دلیل داشتن نبض شبکه‌های اجتماعی و پاتک‌های اینترنتی توانسته خود را میان احزاب سنتی مطرح کند.

روزنامه ایندیپندنت در گزارشی نوشته است که مردم اوکراین در انتخابات دموکراتیک (بدون هدایت ترول‌های اینترنتی) بارها با صدای قاطع به جریان راست افراطی «نه» گفته‌اند. قابل‌توجه آنکه این حزب که در انتخابات ۲۰۱۲ بیش از ۱۰ درصد رأی آورده بود، در انتخابات ۲۰۱۴ شاهد کاهش آرای خود به ۴.۷ درصد بود؛ یعنی زیر ۵ درصد لازم برای ورود به مجلس. اوله تیانیبوک، رهبر این حزب، در انتخابات ریاست جمهوری در مه ۲۰۱۴ تنها ۱.۱۶ درصد رأی آورد. در همین انتخابات زلنسکی با گرایشات یهودی به‌عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد، روزنامه اوکراین ما که یکی از روزنامه‌های مطرح در این کشور است در شرح شکست راست افراطی در انتخابات نوشت که مردم از ترس نازیسم به دلقک یهودی پناه برده‌اند!

در حال حاضر گروهک نئونازی در اوکراین دارای دوشاخه سیاسی و نظامی بوده که بخش سیاسی آبا نام سپاه ملی با حزب سووبودا و بخش نظامی آن با عنوان گردان آزوف به فعالیت مشغول است، جالب آنکه این گروه میلیشیایی مختص به شهروندان اوکراین نیست و صدها نفر از کشورهای مختلفی چون برزیل، ایتالیا، بریتانیا، فرانسه، آمریکا، یونان، کشورهای اسکاندیناوی، اسپانیا، چک، اسلواکی، به اوکراین سفرکرده‌اند تا به آن بپیوندند. بسیاری از این نیروها علناً جذب افکار راست افراطی و متمایل به نازی‌ها در این گروه نظامی شده‌اند؛ در سال ۲۰۱۸ نیروهای این گروه در خیابان‌های کی‌یف، پایتخت اوکراین، راهپیمایی کردند در این تظاهرات بسیاری از اموال مردم عادی آسیب‌دیده و چندین مورد تجاوز گروهی به زنان ثبت‌شده است.

سال ۲۰۱۹ «مرکز سوفان» که از مهم‌ترین اتاق های فکرهای آمریکا است، گزارشی در مورد آزوف منتشر کرد که عنوان آن چنین بود: شبکه‌ای فراملیتی که کسی از آن صحبت نمی‌کند! این گزارش اشاره‌کرده بود که گردان آزوف با نیروهایی در سراسر جهان ارتباط دارد. حتی تروریستی که در مارس ۲۰۱۹ به نماز جمعه در مسجد النور در کرایست‌چرچِ نیوزیلند حمله کرد و ۵۱ انسان بی‌گناه را کشت، مدعی بود که در اوکراین بوده و در صفوف گردان آزوف جنگیده است.

در گزارش آمده بود که گردان آزوف و شاخه سیاسی آن سووبودا به‌عنوان نقطه‌ای محوری در شبکه فراملی افراطیون خشونت‌بار راست‌گرا ظهور می‌کند، رویکرد تهاجمی این گروه در شبکه‌سازی است، در پایان این گزارش مهم قیدشده بود که موساد باوجود تعارض منافع با گردان آزوف از این گروهک حمایت سنگین مالی و تسلیحاتی کرده و به آن‌ها آموزش شبکه‌ای می‌دهد! خانه یهود متشکل از ملی‌گرایان افراطی در مناطق اشغالی با همراهی حزب لیکود از مهم‌ترین حامیان رسمی گردان‌های آزوف محسوب می‌شوند.

روزنامه نیویورک‌تایمز در گزارشی با عنوان کبوتر با کبوتر باز با باز نوشته است که اسرائیل بهترین دوستانش را از بین بدترین پوپولیست‌های اروپایی انتخاب می‌کند، از دسامبر ۲۰۱۰ حدود ۳۰ نفر از رهبران راست افراطی ازجمله گرت ویلدر Geer هلندی، فیلیپ دووینتر بلژیکی و جانشین ژورگ هایدر؛ هاینز کریستیان استراچ اتریشی با حضورخود در مناطق اشغالی با مورد استقبال مقامات رژیم صهیونیستی قرار گرفتند. در آن روزها آویگدور لیبرمن معاون نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه که در رؤیای نابود کردن مسلمانان برای تشکیل دولتی مختص یهودیان بسر می‌برد با ویلدر که آرزوی ممنوع کردن قرآن در هلند را دارد به گرمی دیدار و گفتگو کرد! این خاصیت سیاسی در میان مقامات صهیونیست باعث شد تا گردان آزوف گروهی محبوب برای سرویس‌های اطلاعاتی این رژیم غاصب باشد.

ورود زمورها به صحنه اغتشاشات

حمایت‌های سنگین از شاخه سیاسی و نظامی سووبودا باعث شده است که این گروهک تروریستی علاوه بر اوکراین در برخی کشورهای اروپایی نیز شاخه باز کند! ظهور پدیده‌ای چون اریک زِمور در آخرین انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه نشانه‌ای از این ماجراست. اریک زِمور همواره خود را قربانی «سیستم» سیاسی و قضایی فرانسه قلمداد می‌کند، طرفدارانش او را فردی «شجاع» می‌خوانند و مخالفانش او را «فاشیست» توصیف می‌کنند. او در این میتینگ‌های انتخاباتی از «فاشیست، نژادپرست و زن‌ستیز» بودن خود دفاع کرد و گفت می‌خواهد فرانسه و ارزش‌های این کشور را که به گفته او، از سوی اسلام و مهاجرت مورد تهدید قرارگرفته است نجات دهد!

زمور در آستانه انتخابات فرانسه کتاب دیگری را از خود با عنوان «فرانسه حرف آخرش را نگفته است» منتشر کرد. روزنامه لوموند دراین‌باره نوشته بود:

 او معمولاً در کتاب‌هایش که سعی می‌کند نام «فرانسه» را نیز در آن‌ها بگنجاند، به طرز «مبالغه‌آمیز» یا دست‌کم «وسواس‌گونه» کشور فرانسه را ستایش می‌کند و بر «افتخارِ» ازدست‌رفته این کشور افسوس می‌خورد. به همین دلیل است که تحلیلگران معتقدند نظرات او بر اساس فرض «اضمحلال» و «افول» فرانسه چیده شده است. زمور دریکی از کتاب‌هایش می‌نویسد که اروپایی‌ها «در یک جنگ تمدنی» هستند که «تمام اروپا را به خطر می‌اندازد» و به اروپایی‌ها هشدار می‌دهد که در آینده آنان هستند که تحت «استعمار» مهاجران قرار می‌گیرند و «بردگان» بعدی خودِ اروپایی‌ها هستند.

جالب آنکه طرفداران زمور ازنظر تیپولوژی به‌شدت اعضای سووبودا در اوکراین شبیه بودند، میل به خشونت بالا و تخریب‌گری، تندخویی؛ مصرف بالای مواد مخدر و حضور در محافل سکسیستی ازجمله خصوصیات مشترک میان این دو گروه است. جالب آنکه این دو گروه با یک گروه فاشیستی در آلمان بانام Atomwaffen Division قرابت نزدیک دارند؛ پلیس آلمان اعلام کرده است که این گروه فاشیستی در ماه‌های اخیر در برلین عضوگیری کرده است؛ این گروه تندخو متهم به قتل ۵ نفر هستند.

باوجود رشد افراط‌گرایی در اروپا کشورهای اروپایی که همواره خود را دشمن راست افراطی نشان داده‌اند درباره بازگشت روح نازیسم به خانه‌های خود سکوت کرده‌اند، در حال حاضر سطح همکاری میان اروپا با گردان فاشیستی تا حدی است که اروپایی‌ها به پیشنهاد سازمان ملل برای مبارزه با نمادهای نازی رأی منفی داده‌اند!

آشنایی با روحیات شاخه ایرانی گردان آزوف

بازگشت فاشیست‌های تندمزاج به اروپا برای مخاطب فارسی‌زبان ناآشنا نیست؛ این روزها با وقوع برخی اغتشاشات محله محور در چند شهر نمادهای رفتاری این گروه‌ها قابل رهیابی است، گویی شاخه ایرانی گردان‌های سیاسی و نظامی سووبودا با اقدامات آنارشیستی تشکیل‌شده و با همان مدل رفتاری دست به تخریب و آشوب سازی می‌زند.

 سال ۲۰۱۸ با بروز برخی ناآرامی‌ها در عراق و لبنان نام جوکرها به‌عنوان گروه‌های ضداجتماعی برای بار اول مطرح شد؛ آن زمان سفارت آمریکا صحنه‌گردان اصلی اقدامات این دسته‌های نوظهوردرخاورمیانه بود؛ اما در آخرین دور از اغتشاشات ۵۰ روزه در ایران فرمت جدیدی از این گروه‌های رادیکال شکل‌گرفته است.

بررسی‌ها فنی و تاکتیکال نشان می‌دهد که آبشخور گروه‌های نوچهره و جوان با گرایشات رادیکال نه در داخل که از سوی سرویس‌های جاسوسی فرا منطقه‌ای نشاءت گرفته است. این تیم‌های امنیتی با در دست گرفتن نبض این گروه‌های افراطی در شبکه‌های اجتماعی، گیمری و هیچهایکری به‌مرور طبع آن‌ها را شناسایی کرده و هدایت می‌کنند. بالا آمدن گروهک تروریستی و کم طرفدار گردان آزوف در اوکراین به‌صورت تطبیقی بی‌شباهت به این جریان آشوب سازی در داخل ایران نیست، در هر دو مورد شبکه‌سازی عامل اصلی رشد آن‌ها بوده است.

از سویی جامعه‌شناختی اغتشاشات اخیر نشان می‌دهد که این افراد ازلحاظ روان‌شناسی اجتماعی دارای شاخص‌هایی هستند که در چارچوب‌های رایج سیاسی دسته‌بندی نشده و به‌صورت رادیال و مشابه با گروه‌های افراطی در کشورهای غربی فعالیت می‌کنند. در این خصوص موارد زیر به‌عنوان ارزیابی‌های روان‌شناختی قابل‌توجه است.

۱- ناهنجاری‌های اجتماعی در این افراد و به‌طور خاص مصرف مواد مخدر و روان‌گردان فراوانی بالایی داشته و شایع بوده است.

۲- این افراد به‌شدت با هنجارها زاویه داشته و از آن‌ها چه قانونی و چه دینی و شرعی گریزان هستند.

۳- بیشتر افراد حاضر در اغتشاشات فرزندان خانواده‌های متلاشی‌شده بوده که در آن طلاق آمار بالایی دارند و بخشی نیز در فضای جمعی و مختلط زندگی می‌کنند.

۴- پدیده تعدد سفر خارجی نامتعارف در اغتشاشگران فراوانی داشته است.

۵-روحیه پرخاشگری مخصوصاً در میان دختران آشوبگر زیاد بود.

۶-حدود ۱۱ درصد از اغتشاش‌گران دختران یا زنانی هستند فاقد ایدئولوژی سیاسی و تقید مذهبی بودند.

۷-لذت‌جویی و حضور در کنار جنس مخالف موضوعیت زیادی میان دختران و پسران داشت.

۸-حرف‌شنوی و پیروی از سلبریتی تا موضوعیت بالایی میان اغتشاشگران دارد.

۹-جریان وابسته به احزاب به‌صورت تشکیلاتی به ۱۰ درصد ترکیب اعتراضات نمی‌رسید و درصحنه سازمان‌دهی می‌شدند.

۱۰-سرخوردگی اجتماعی؛ ناامیدی از وضعیت و انباشت نارضایتی ازجمله ویژگی‌های مهم آشوب‌گرایان محسوب می‌شود.

۱۱- این افراد جامعه‌پذیری پایین داشته و تغییر هویت فرهنگی داده‌اند.

۱۲-شبکه‌ای بدون ساختار و ژله‌ای دارند و به‌شدت غیر ایدئولوژیک رفتار می‌کنند.

۱۳-وسعت دید اغتشاش‌گران به‌اندازه میدانی است که شبکه‌های اجتماعی و اینترنتی به آن‌ها می‌دهند.

۱۴-با هدایت یگان‌های سایبری عبری و عربی خود اکثریت پندار شده‌اند.

۱۵-ساختار و سازمان‌دهی آن‌ها به‌صورت سنتی و عمودی نبوده، بلکه افقی است.

این ۱۵ ویژگی و مواردی مشابه با آن باعث می‌شود تا خط فکری مرزی میان لایه‌های آنارشیستی در داخل و خارج از کشور هویدا شود؛ این ماجرا وقتی جالب می‌شود که بدانیم حامیان هر دو گروه یک سازمان جاسوسی خاص است!

در تهران بهانه مرگ مهسا امینی باعث شد تا گروه‌های مرجع در میان ناهنجاری اجتماعی سازماندهی شده و به سمت اغتشاشات هدایت شوند؛ درحالی‌که میانگین حضور خیابانی این افراد آشوب ساز کمتر از ۱۰۰ نفر در هر تجمع است، اما به دلیل حمایت سنگین اطلاعاتی و رسانه‌ای دشمن از بی‌شمار تلقی شده‌اند. این گردان‌های نوظهور پس از حضور میلیونی مردم در راهپیمایی سیزدهم آبان ماه تلقی اکثریت پنداری را ازدست‌داده ازاین‌رو گرایش به رادیکالیسم افسارگسیخته پیداکرده‌اند.

همان‌طور که در اوکراین عدم اقبال از شاخه سیاسی گردان آزوف باعث شد تا این گروهک خاصیت تروریستی پیدا کند؛ در تهران نیز برخی القائات خارجی این افراد را به‌سوی اقدامات خشونت‌زا سوق داده است؛ حضور سرزده سفیر یک کشور اروپایی در اغتشاشات نشانه‌ای بر همین ماجراست!

 این روزها متولیان جنگ هیبریدی سعی دارند؛ موج دوم آشوب سازی را از بستر شبکه‌های اینترنتی به‌سوی نارضایتی اقتصادی سوق دهند تا شاخه فارسی‌زبان حزب افراطی سووبودا برای یگان‌های آزوف یارگیری کند؛ سخنان سعید حجاریان برای پیوند نارضایتی اقتصادی به جنبش روسری تکانی ایده‌ای خام برای یک جنگ بزرگ است. این خط عملیاتی رابطه پروژه «نرمالیزاسیون»، «دموکراتیزاسیون» و «سکولاریزاسیون» به سمت ویران‌سازی را نشانه گذاری می‌کند.

 کافی است تا نگاهی تیزبینانه به صحنه اغتشاشات داشته باشیم؛ این بار به‌جای داعشی‌ها، تعدادی دختر و پسر نوجوان و جوان را در خیابان می‌بینیم که به‌جای چهره عبوس داعشی، زیر پرچم آزوف‌ها رفته و با  بهره‌گیری از خاصیت جنسی یارگیری کرده تا تهران را شبیه ماریوپول یه تلی از خاک تبدیل کنند!

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو حادثه شاهچراغ قیمت گردان های آزوف جنگ صلیبی ترول های اینترنتی اغتشاشات جوکرها زلنسکی جنگ اوکراین خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت گردان آزوف راست افراطی اروپایی ها شاخه سیاسی باعث شد جالب آنکه شبه نظامی گروه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۶۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، خشونت سیاسی پدیده عام اجتماعی است که هم می‌توان سیر تاریخی آن را جستجو کرد و هم تنوع آن را در اجتماعات و جوامع گوناگون یافت.

حسین نوری‌نیا (عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی) در مقاله‌ای با عنوان «فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی در ایران» به این موضوع اشاره می‌کند که ایران در این زمینه مستثنا نیست و خشونت سیاسی را می‌توان با شکل‌گیری دولت در ایران پی گرفت و روند تغییرات تحولات آن را شناسایی کرد و انواع آن را معرفی نمود و چرایی و چگونگی آن را کاوید. 

* تعریف خشونت

به زعم این پژوهشگر خشونت، هر نوع رفتار برنامه‌ریزی شده اعم از فیزیکی و غیرفیزیکی با بهره‌گیری از وسایل (به معنای وسایل مادی و غیرمادی) است که معمولا در جهت حذف دیگری و رقیب مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این استاد جامعه شناسی توضیح می‌دهد که این حذف می‌تواند از حذف نسبی و اثرگذاری بر فرد و یا جامعه  تا حذف فیزیکی به طور کامل و نیز حذف مناسبات پیشین و در انداختن مناسبات نوین را شامل شود.

* نخستین پژوهش در حوزه خشونت سیاسی

نوری‌نیا در این پژوهش می‌نویسد:نخستین تلاش پژوهشی برای فهم خشونت سیاسی در ایران کار فرهاد کاظمی است که به زبان انگلیسی در نشریه «مطالعات ایرانی» دانشگاه کمبریج در سال ۱۹۷ به چاپ رسید. او در آن مقاله با عنوان «نشانگر‌های اقتصادی و خشونت سیاسی در ایران طی سال‌های ۱۹۴۶-۱۹۶۸» رابطه شاخص اقتصادی‌تراز پرداخت‌ها و ترکیب آن با شاخص هزینه زندگی را با خشونت سیاسی اندازه‌گیری کرد.

این پژوهشگر می‌نویسد: کاظمی برای این منظور موارد خشونت سیاسی طی سال‌های مورد بررسی را از روزنامه اطلاعات گردآوری کرده بود و با بررسی آماری همبستگی بین این دو داده به این نتیجه رسید که ۲ درصد از تغییرات خشونت سیاسی با تراز پرداخت‌ها و شاخص هزینة زندگی توضیح داده می‌شود.

* رابطه خشونت با توسعه

این پژوهش بیان می‌کند که از بین تمام پایان‌نامه‌های حوزه خشونت سیاسی، تنها ۶ پایان‌نامه در رشته علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی تدوین شده است که فقط ۲ پایان‌نامه مربوط به مقطع دکتری است که یکی از آنها به پتانسیل اعتراض سیاسی را بررسی کرده و دیگری هم پیامد‌های خشونت سیاسی را مورد توجه قرار داده است. 

باید خشونت کنترل شود تا توسعه شکل گیرد

نوری‌نیا در ادامه این پژوهش توضیح می‌دهد که این در صورتی است که از یک سو، خشونت سیاسی یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی ایران بویژه در دوران معاصر است و از سوی دیگر، خشونت سیاسی یکی از موانع اساسی توسعه پایدار محسوب می‌شود و به قول نورث باید خشونت کنترل شود تا توسعه شکل گیرد. بنابر این، مطالعه خشونت سیاسی باید در دستور کار جامعه‌شناسی قرار گیرد.

* ویژگی‌های خشونت سیاسی در ایران پیش از مشروطه

این پژوهش به این مهم اشاره می‌کند که استخراج ویژگی‌های خشونت سیاسی در ایران پیش از مشروطه با در نظر گرفتن این فرض که تمام دوران پیش از مشروطه با همه افت و خیز‌های اجتماعی و سیاسی‌اش، به جهت جای گرفتن در دوران بلند «قدیم» از یک الگوی مشابه در هر دو سوی نظام سیاسی و افراد و گروه‌های معارض و مخالفان پیروی می‌کرد.

این استاد جامعه‌شناسی در ادامه می‌نویسد؛ در این میان اشاره به «نامه تنسر» به جای مانده از دوران ساسانیان و «سیاست‌نامه» خواجه نظام‌الملک در قرن پنجم هجری، پیوند عمیق این دو دوره ـ با فاصله بیش از ۶۰۰ سال ـ را در موضوع مورد بررسی به خوبی نشان می‌دهد که تا پیروزی مشروطه و در انداختن حکومت قانون تداوم داشت.

* ویژگی‌های خشونت سیاسی در ایران پس از مشروطه

نوری‌نیا توضیح می‌دهد که استخراج ویژگی‌های خشونت سیاسی در ایران پس از مشروطه با در نظر گرفتن دوره‌های استقرار اولیه مشروطه، حکومت پهلوی اول، دوران نخست حکومت پهلوی دوم و دوران پس از کودتای ۲۸ مرداد تا انقلاب اسلامی، و شکل‌گیری گام به گام خشونت ایدئولوژیک.

تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران، با تمایزات اجتماعی ناشی از مواجهه ایران با تمدن غرب و ورود ایران به دنیای «جدید» همزمان و هماهنگ است

در این مقاله آمده است که در کنار خشونت نظام سیاسی که در طول این دوران، فراتر از قانون مشروطه رقم خورد و در سه دوره کوتاه محمدعلی شاهی، نیمه دوم رضا شاهی و نیمه دوم محمدرضا شاهی که شکل و محتوایی استبدادی به خود گرفت، دو جریان عمده خشونت‌گرا را در بین گروه‌های سیاسی می‌توان شناسایی کرد که یکی اسلام‌گرا و دیگری مارکسیسم‌گرا بود و هر دو ریشه در مبارزات مشروطه داشتند.

این پژوهشگر می‌نویسد: این دو جریان در طول دوران پس از مشروطه به شیوه‌های مختلف در نظر و عمل، در قالب گروه‌های گوناگون، خشونت سیاسی را ترویج کردند.

این نویسنده در ادامه به این مهم اشاره می‌کند که روند خشونت‌ورزی خون‌بار این گروه‌ها از ترور و بمب‌گذاری و رویایی مسلحانه در دوران مشروطه، به مبارزه مسلحانه تمام عیار انجامید و اوج خود را در حمله چریک‌های فدایی خلق به پاسگاه سیاهکل به نمایش گذاشت و یک دهه این نزاع خونین را مبتنی بر تحلیل ایدئولوژیک از تحولات تاریخی ایران و نیز فهم ایدئولوژیک از موقعیت کنونی و ارتقای مبارزه مسلحانه به عنوان استراتژی و چشم بستن به روی تمام تحولات اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران تداوم بخشید.

* تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران

در این پژوهش آمده است که تمایزات خشونت سیاسی در دو دوران پیش و پس از مشروطه در ایران، با تمایزات اجتماعی ناشی از مواجهه ایران با تمدن غرب و ورود ایران به دنیای «جدید» همزمان و هماهنگ است.

نوری‌نیا می‌نویسد: روند تحولات اجتماعی در ایران که هر چند پیش از مشروطه آغاز شده بود، ولی با مشروطه دارای گرانیگاه قابل اتکا شد، مناسبات اجتماعی ایران را رفته رفته تغییر داد و از دنیای «قدیم» فاصله گرفت.

به زعم این پژوهشگر جای‌گیر شدن ایده تفکیک قوا، ورود قانون به عنوان قاعده رسمی انتظام بخش روابط اجتماعی، سر برآوردن سازمان‌های نوین بروکراتیک، شکل‌گیری هویت‌های اکتسابی و فرا رفتن نقش‌های محقق، تضعیف شیوه زندگی کوچندگی که تا پیش از آن تا نزدیک ۴۰ درصد جمعیت ایران را به خود اختصاص داده بود، ورود مناسبات سرمایه‌داری و کالایی شدن کشاورزی، شکل‌گیری نهاد‌های جدید، کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری و افزایش جمعیت، افزایش میزان و سطح سواد، ایجاد زیرساخت‌های ارتباطی و گسترش آن تا روستا‌های دور افتاده، گسترش خدمات ضروری زندگی نوین، چهره ایران را چنان تغییر داد که خود را در خشونت سیاسی نیز بازتولید کرد. 

بدین‌ترتیب نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که عمده‌ترین تغییر در خشونت سیاسی را از یک سو می‌توان در گروه‌های هدف جست که این افراد و گروه‌ها پیش از مشروطه شامل مخالفان پادشاه و جانشینان احتمالی و سرکشان منطقه‌ای می‌شد که اساس روابط میان آنان بر اساس روابط خویشاوندی و ایلی و طایفه‌ای مبتنی بر نقش‌های محول و هویت‌های انتسابی بوده است.

و در نهایت پس از مشروطه شامل افراد و گروه‌های سیاسی بر اساس روابط رسمی مبتنی بر نقش‌های محقق و هویت‌های اکتسابی بود؛ و از سوی دیگر، پیش از مشروطه، خشونت سیاسی همراه با تداوم و تثبیت مناسبات اجتماعی و سیاسی موجود و پس از مشروطه با هدف تغییر مناسبات موجود و در انداختن مناسبات مبتنی بر ایدئولوژی‌های سیاسی بود.

گفتنی است این مقاله در ششمین همایش پژوهش اجتماعی در جامعه ایران که توسط انجمن جامعه‌شناسی ایران اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد، ارائه شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نظم آمریکایی منطقه در محاصره «مقاومت»
  • دستگیری یک گروه در هند به اتهام جذب نیرو برای روسیه
  • پانزده سازمان دولتی پیشگام حفظ میراث مکتوب
  • ویژگی‌های ژئوپلیتیکی کشورهای شیخ‌نشین؛ از اختلافات پیچیده سرزمینی تا همگرایی در ساختارهای اجتماعی ـ تاریخی
  • فقر پژوهش در حوزه خشونت سیاسی
  • هشت نکته درباره سخنان دوم بانکی‌پور: حواس‌تان به سفره مردم خودمان باشد
  • رقابت‌ پهپادهای ایرانی و ترک در جنگ اوکراین
  • 8 نکته درباره سخنان دوم بانکی پور: به جای سرک کشیدن به "تختخواب" دیگران ، حواس تان به "سفره" مردم خودمان باشد
  • ادعای اوکراین: توطئه ترور زلنسکی توسط عوامل روسیه خنثی شد
  • تکرار نشست زمین در خیابان شهیدان کاظمی/عمق فرونشست ۴ متر است